خاطرات من و ني ني

زن عمو شدم!

یوهو چه روز قشنگیه امروز! صبح با خبر خوش زن عمو شدن بیدار شدم.دیشب ساعت سه شب جاری جونم الهه خانم نی نی عزیزش اومد بغلش به الهه و حمید برادر شوهرم تبریک می گم! چه حس خوبیه! صبح با نی نی نشستیم مادر دختری صبحونه خوردیم و باهاش حرف می زدم گفتم دختر عمو شینا دنیا اومد ایشالله روزی که تو دنیا بیای خاله بانو به نی نی توی دلش بگه تو دنیا اومدی ، زن دایی رویا نی نی تو دلش باشه ، رفقای گلم نی نی تو دلشون باشه، سعیده-ملی-بهاره-فاطمه-یاسی-سبزه-ریاحین-مریم-زینب-دکتر مریم -مامان محمد صادق و هر کی نی نی میخواد ایشالله زودی نی نی بیاد توی دلش ایشالله ...
17 ارديبهشت 1394

لگد بزن خوشم میاد

سلام نور چشمم سلام ثمره قلبم عزیزم دوروزه تکون خوردنات شده همه دلخوشیم خیلی واضح حست می کنم  برای همه منتظرا دعا می کنم تجربه کنن قربون دخترم برم که آرومه و از وقتی اومده توی دل مامانش آرامش رو برای مامانش به ارمغان آورده عزیزم تو هم مث بچگیای من و بابایی انگاری آرومی چون خیلی باوقار فقط یه موقع هایی یه حرکتی می کنی دلمو آب می کنی راستی دیروز روز پدر بود از طرف تو یه نامه واسه بابا رضا نوشتم گذاشتم لای لپ تابش وقتی دید ذوق زده شد خوندش نامه رو گذاشتیم لای قرآن تازه با خط لب قرمزم یه قلب قشنگ هم توی نامه برای بابایی کشیدم از طرف تو دختر گلم مامانی تنبله چند روزی بود دیر بیدار میشد تو امروز با تکونا...
13 ارديبهشت 1394
1